390

هنوز باید خیلی چیزا یاد بگیرم..یاد بگیرم وقتی که کارا بد پیش میره حتما یه جای کار ایراد داره...امروز اصن هیچی خوب نبود..هر چی اپلای کردم هیچ جوابی نگرفتم..باید کرایه خونه بدم و خونه جدید برم و امتحان بدم..تز تموم کنم..این همه کارو نمیدونم چطوری باهم انجام بدم؟ یه روش دفای کوییت کردن هس..ای بابا 

389

خوبه که حداقل وقتی اوورفلو میکنم اینجا رو دارم

حوصله هیچکسی رو ندارم

شدید احساس تنهایی میکنم..خیلی خیلی زیاد

این زندگی نبود که من میخواستم :(

بخش احساسی یم خیلی بهش میدون دادم و به کارا گند زده و حالال باید درست بشه یه چیزایی

اصن تعادل روحی ندارم :(

یه لحظه خوبم و یه لحظه داغون..میخوام که سلف ریپیرم دوباره کار کنه ..کام آن


388

همون وسط خونه زدم زیر گریه..زار زدم..برگشتم تو اینه به چشمام نگاه کردم و بازم زار زدم..زل زدم و باز زار زدم

بند هم نمیومد..واسه همه وقتایی که پدر رو از دست داده بودم..واسه فاصله هایی که نمیتونم پرشون کنم..واسه گندایی که توی کار زده بودم..وقتی کسی نیست دلداریت بده ناخودآگاه مجبوری خودت به خودت دلداری بدی..اروم میشی..ساکت میشی..کز میکنی تو خودت و به خودت میگی خرس گنده..ادم اینقدر ضعیف میشه؟

رفتم به کارام برسم..کامیپوترم هنگ کرد و کار نمیکرد..دوباره شروع کردم به زار زدن..گه

واسه گریه کردم دنبال بهانه ام..این روزا خیلی سخت میگذره..خیلی سخت..

داز ایت میک می استرانگر؟