۳۷۳

زندگی همینه دیگه؟ها؟ قضیه جدیه؟

برای پدر نازنین

اولین عیدی هست که بدون تو سال جدید رو شروع میکنیم، امشب هممون بغض داشتیم و یه دفعه همش با هم شکست..پارسال رو یادته؟ تازه از بیمارستان مرخص شده بودی و چقدر همه خوشحال بودیم از اینکه پیشمون هستی..هر سال دعای سرعیدم این بود که سال بعد هم همین موقع ههمون دور هم باشیم...نمیدونم چرا پارسال این دعا دیگه براورده نشد

حس خوبی ندارم...عیدی که تو کنارمون نباشی عید نیست...سفره هفت سین نداریم و فکر نمیکنم حالا حالاها دستمون به چیدن سفره هفت سین عادت کنه....اون همه اذیت و شلوغ کردن  و شادی موقع تحویل سال دیگه برام تکرار نمیشه..حیف که امسال به جای بودنت باید خاطره هاتو ازبر کنم و متاسفم که از عشق و محبت و مهربونیت دیگه بهره ای ندارم..جات خیلی خالیه و هیچ وقت هم پرنمیشه....غم نداشتنت و نبودنت خیلی سنگینه ولی چاره ای جز صبر ندارم

دوستت دارم و کاش توی خواب امشب ببینمت :(