نمیدونم..چرا همه نطق هام با نمیدونم شروع میشه؟ خوب خیلی چیزا رو نمیدونم..الان اهمیتی نداره..هر چی بیشتر میگذره میفهمم که واقعا عاشقم بوده و من چقدر کوتاهی کردم توی این رابطه..الان که تموم شده و فهمیدم ..واقعا سخته..دلم میخواد برگرده..ولی اون حسابی ازم بریده و هیچ راهی واسه برگشت نذاشته..چرا اخه؟؟؟
پ.ن خیلی خوبه اطاقم پنجره داره
بی حسم..داره حالیم میشه که چی شده..توییتر نمیخوام باشم..میخوام فقط بیرون از زندگیم باشه..همین
زندگی و دیگر هیچ
من واقعا مریضم..میخوام زودتر خوب بشم..این روزا زودتر تموم بشه لطفا
پ.ن چرا همچین پا میذارین تو زندگی ادم که بعد که میرین جاتونو نشه پر کرد؟